دوری و اینجایی هر شب ، پیش من
گریه می کنی و دلتنگی
بگذار راحت سخن ساز کنم
چنگ زده ای بر کسی چون تنهایی ، غریبی
مواظب باش کمی، بهتر نگاهش کن
این چند کلمه تورا خسته می کند ، دروغ، سود جو، بی احساس،منفعت طلب و بازهم دروغ...
این اسوده خاطرت نمی کند
مهرت را به جوش نمی اورد
رهایت می کند ، تو می ایی خسته و زخمی
این نفرین من نیست ، شاید کمی پیشگوی ست
ارزوی من شادی و خوشبختی ی توست
تو این را می دانی؟
کمی دور می شوم ، شاید کمی دور تر
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط راه هشتم
آخرین مطالب