سلام
دویست و شصت ودوم
نمی دانم خدا به حیات وممات عده ای چه طهارت وبرکتی داده که
هر آنچه از آنها می ماند مایه برکت و جلای روح وجان است!
گاه شنیدن نامشان،دیدن وابستگانشان،حتی عکس وپوستری
چه رسد مزار ومرقدشان...
بی خود نیست که فرموده اند نگاه کردن به چهره عالم حتی درب منزل عالم عبادت است
که فرمود:با کسی قرین باش که دیدارش تورا یاد خدا بیاندازد...
.
.
به ضرورتی در یکی از پاساژهای پر زرق وبرق،
مشغول خرید برای یکی از دوستان بودیم
دنبال "اسپیکر استاندارد و مانیتور" بودیم
واین سبب شده بود که در حرفه ای ترین فروشگاه ها به دنبالش بگردیم
درلابلای اجناس جور واجور ناگهان توجهم
به قاب عکس پشت سر جوان فروشنده جلب شد...
آری!
چهره ی خندان ومعصوم مرحوم حاج اسماعیل دولابی بود که
حتی عکسش هم حرف هایی برای اهلش داشت!
وبرای من آرامش!
پرسیدم:رابطه شما با صاحب این عکس، ُبنوت است یا شاگردی؟!
گفت: هرچه بگویم راست نیست!
که به اندازه ی پدرم دوستش دارم ،اما فرزندش نیستم
وافتخار درک محضرش را داشته ام اما اثری از شاگردی اش درنهادم نیست!
.
.
خوش به حال آنانکه چنان زیستند که حیات وممات ظاهری شان
هم دلهای مرده را زنده می کند!
"اللهم احینا حیات محمد وآل محمد
وامتنا ممات محمد وآل محمد"
...
..
.
نظرات شما عزیزان: