ساده می نویسم ٬
مثل سرود چشم هایم
مثل آهنگ صدایم
مثل شبنم٬ مثل آب
مثل نسیم ٬مثل باد.
می خواهم غم هایم را
به گنجشک ها بگویم
که آسمان را خبر کنم
رازهایم را به باغچه
که دل باغچه را بشکافم
که گل سرخ ها را عاشق کنم
دردهایم را به قلبم
که قلمم را بشویم
که دلم را زنگار نزند
که چهره اش زیبا شود
می خواهم خودم را بنویسم
مثل حس شرجی چشمهایم
مثل لیلای بارانی نگاهم
مثل خودم٬مثل دلم
که سهمش را از عشق
تقسیم می کند
که التهاب گل سرخ را ببیند
که تعبیر کند
خواب باغچه ی زیبا را
که ساده بنویسد مثل خودش
مثل خنده هایش
که غمگین است
مثل عطر خیس اشکهایش
مثل همه ی آینه ها
زلال و عاشق
مثل یاسمن،مثل برف
ساده مثل برگ کاغذی سفید
دیگر چیزی نپرسید...
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط راه هشتم
آخرین مطالب