فال قهوه
ساخت تندیس راه هشتم
ساخت تندیس راه هشتم
وارد کافه میشوم.فضای گرم کافه بر دلم مینشیند.پشت میز دو نفره ای مینشینم و شال گردنم را کمی شل تر میکنم. کیف دستی کوچکم را روی میز شیشه ای قرار می دهم و منو را بر میدارم.به لیست نوشیدنی های رنگارنگ نگاه میکنم.دلم میخواهد همه را یکجا سفارش دهم اما به یک قهوه ترک بسنده میکنم.پیشخدمت می آید و سفارشم را میگیرد.

به اطرافم مینگرم.همه ی میزها شلوغ هستند.هرکدام چهره ی خاصی دارند.مثلا دونفری که در همسایگی میز من هستند با لبخند خاصی صحبت میکنند و یا آن دومرد که ظاهرا از روابط کاری خود فراتر نمیروند و خشک و عصا قورت داده با آن کت و شلوارهای زمخت در حال مکالمه اند.همیشه از کت و شلوار و قرارهای رسمی فراری ام!

پیشخدمت قهوه ام را می آورد.همیشه ترجیح می دادم قهوه ام را تلخ بخورم اما این بار سفارش شکر هم دادم.شاید به خاطر این بود که کم کم باید با تغییر در زندگی ام کنار بیایم.

دو قاشق شکر در قهوه ریختم و شروع کردم به هم زدن قهوه.احساس کردم از صدای برخورد قاشق با تنه ی فنجان خوشم میاید.خنده ای پنهانی کردم و قاشق را از فنجان بیرون آوردم.

به صندلی تکیه دادم و کمی از قهوهی گس در فنجان نوشیدم.

باز هم به اطرافم متمرکز شدم....

زن و شوهری دیدم که در نهایت بی تفاوتی سخن از جدایی و تاریخ طلاق میزدند.

وای خدای من!اینجا مردم مثل لیست نوشیدنی های روی میزم رنگارنگ و متفاوتند.مغزم با هضم این تعارض هاهمیشه آشناست.

بی آنکه متوجه عبور زمان شوم فنجانم را خالی یافتم.

کاش فالگیری اینجا بود تا فالم را از تفاله های قهوه ی ته فنجانم میگفت.

آیا سرنوشت من ورای اینهاست؟؟؟؟؟!؟!!؟؟!

Image Hosted by Free picture hosting at www.iranxm.com



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: سه شنبه 24 دی 1389برچسب:,
ارسال توسط راه هشتم

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 474
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 474
بازدید ماه : 508
بازدید کل : 1497
تعداد مطالب : 496
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1