بادبادک باز
ساخت تندیس راه هشتم
ساخت تندیس راه هشتم
دهانت را باز میکنی.چنان باز میکنی که آرواره ات به غرچ غرچ می افتد.به ریه هایت فرمان میدهی هوا را ببلعد.حالا هوا میخواهی.می خواهی.حالا.اما شش ها از فرمانت سرباز میزنند.ریه ها جمع میشوند.تنگ میشوند.فشرده میشوندوناگهان انگار از نی نوشابه نفس میکشی.دهانت بسته و لبهایت چفت میشود.تنها میتوانی خرخر کنی.دستهایت پیچ و تاب میخوردو میلرزد.جایی سدی شکسته است و سیلاب عرق سرد بر تنت میریزد و خیسش میکند.دلت میخواهد فریاد بکشی.اگر میتوانستی می کردی.اما برای فریاد زدن لازم است اول نفس بکشی.

پ.ن.بخشی از کتاب بادبادک باز نوشته خالد حسینی وترجمه مهدی غبرائی.

پ.ن.خوندنشو به همه توصیه میکنم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: سه شنبه 24 دی 1389برچسب:,
ارسال توسط راه هشتم

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 47
بازدید کل : 1036
تعداد مطالب : 496
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1